رئالیسم یا واقعیتگرایی، نوعی گرایش هنری است که اشیاء و موجودات را آگونه که هستند، زشت را زشت و زیبا را زیبا ترسیم مینمایند. سعی هنرمند رئالیست در این است که موضوعات منتخب را بدون کم و کاست و شیرین کاری و عوام فریبانه شدن طرح در ذهن بیننده، ترسیم کند و تخیلات غیرواقعی نیافریند و شعار ندهد. مبنای کار آنان صادقانه نگری و صادقانه اندیشیدن است.
سبک رئالیسم که از میانۀ قرن نوزدهم شکل گرفت، علاوه بر اروپا، بخش عظیمی از روسیه را به خصوص در شاخههای اجتماعی و سیاسی در بر گرفت. هدف هنرمند سبک رئالیسم به تصویر کشیدن موضوعات عادی و روزمره مردم کوچه و بازار، دهقانان، کارگران و سایر اقشار جامعه بود.
در سالهای ۱۸۵۵ که نمایشگاههای نقاشی پاریس در انحصار آثار «انگر» و «دلاکروا» بود، کوربه با تشکیل دادن نمایشگاه خصوصی، آثار خود را به همراه «بیانیهی واقع گرایی» خود عرضه کرد. موضوعات او بیشتر شکارچیان، دهقانان، کارگران و... بودند. نقاشی «سنگ شکنان» کوربه، نخستین اثری بود که واقع گرایی برنامه ریزی شده او را به طور کامل در بر داشت. وی دو مرد را که بر جاده ای کار میکردند دیده بود و آنها را سرمشق نقاشیاش قرار داده بود. کوربه آنها را به اندازهی طبیعی، با هیکلی جسیم و حالتی کاملاً عادی، بدون هیچ گونه نشانی از بارقهی رنج یا حساسیت بارز نقاشی کرد.کوربه میگوید هدفم این بوده است که بتوانم رسوم، اندیشهها و ظواهر را آنچنان که به چشم میبینم شبیه سازی کنم. همچنین او میگوید: من اصلاً نمیتوانم فرشته ای را بکشم که او را هرگز ندیدهام. فرشته را نشانم دهید تا بتوانم تابلویی از پیکرش بکشم.
اما از آن سالها تا امروز، اگرچه نقاشی واقعگرایانه کلاسیک با قدرت به حیات خود ادامه داده است، اما به مرور شکلهای مختلفی از این شیوه هم در هنرهای تجسمی ظاهر شد که هرکدام به نوبه خود اهمیت و جایگاه ویژه ای پیدا کردند.
هایپررئالیسم یا سوپررئالیسم از جمله مهمترین شکلهای واقع گرایی در هنرهای تجسمی معاصر است که به آثار هنرمندانی گفته میشود که، آثارشان وابستگی زیادی به عکسهایی داردکه ایشان روی بومهای خود جهت ایجاد تصاویری که از دقت و درستی زیادی برخوردارند قرار میدهند.
فزونواقعنمایی یا واقعگرایی افراطی یا هایپررئالیسم (به انگلیسی: Hyperrealism) رویکردی به واقعنمایی با الهام از هنر عکاسی است که در آن بهصورت بسیار دقیق و عکسگونه چهره و پیکر انسان و اشیای صنعتی در ابعاد بزرگ تصویر میشود.
به سبکی در نقاشی و مجسمهسازی گفته میشود که یک عکس یا نمونه واقعی را با جزئیاتِ دقیق تداعی کند.
هایپررئالیسم که در فارسی به فزونواقعنمایی و «فراواقعیت» ترجمه شده، به عنوان پیشرفتی در روش ساخت آثار نقاشی و مجسمه فوتورئالیسم بهشمار میآید. این اصطلاح اولینبار در اوایل دهه ۲۰۰۰ در ایالات متحده آمریکا و اروپا به عنوان یک جنبش هنری مستقل و یک سبک هنری ظهور کرده است.
بهترین نقاشیهای فزونواقعنما معمولاً آنهاییاند که با عکس اشتباه گرفته میشوند و همین است که توانایی یک هنرمند فزونواقعنما را نشان میدهد؛ توانایی تکنیکی تولید یک نقاشی که آنقدر به واقعیت نزدیک باشد که با عکس اشتباه گرفته شود. نقاشان این سبک در این روند آنقدر بر عدم دخالت در واقعیت تأکید دارند که کارشان ماشینی به نظر میرسد. اما یک هنرمند موفق کاری میکند که توانمندی در پس کار ظاهراً ماشینی تابلوهای فزونواقعنگار پنهان شود.
هنر فزونواقعنمایی دنیای واقعی و فیزیکی را جدی میگیرد، آنقدر که گاهی در نقاشیها با دنیای واقعیتری روبهرو هستیم تا در واقعیت. هایپررئالیسم تلاش میکند واقعیت را تا آنجا که میتواند تحریفنشده منتقل کند.
در جریانهای واقع گرایانه، به ویژه در نقاشی، موضوعی که نمایش داده میشد طبیعت بود.، اما در هایپر رئالیسم موضوع الگو تصویر عکاسی شده از واقعیت بود. هایپر رئالیستها با تکنیکی مشخص و ظریف که دستیابی به تصاویری «واقعی تر از واقعیت » را ممکن میساخت، آثاری در حیطه نقاشی یا مجسمه سازی تولید میکردند که در آنها هیچ جزئیاتی از واقعیت حذف نشده بود، جزییاتی که گاهی اوقات حتی چشم هم آنها را تشخیص نمیداد و تنها دوربین عکاسی قادر به ثبت آنها بود.
دیدگاه خود را بنویسید